اگر مدتهاست دلتان برای سریالی در سبک و سیاق فرار از زندان (Prison Break) تنگ شده ما به شما سریال تایم را پیشنهاد میکنیم. تایم (Time) مینیسریالی 3 قسمتی است که برای اولین بار در ژوئن سال 2021 در شبکه BBC1 روی آنتن رفت. دو ستاره معروف این سریال شان بین (Sean Bean) و استفان گراهام (Stephan Graham) هستند. شان بین را میتوان با بازی در نقش لرد استارک در سریال تاج و تخت (Game of Thrones) به یاد آورد. در مورد استفان گراهام هم باید گفت او در بین بازیگران هم دورهاش از همه پرکارتر است. در سالهای اخیر او در سریالهای مزرعه کاخ سفید(White House Garden)، مرز وظیفه(Edge of Duty)، نجاتم بده (Save me)، فضایل (The Virtues) و تعدای زیادی هم فیلم سینمایی ظاهر شده است. کارگردان کمتر شناختهشده این سریال لویس آرنولد (Lewis Arnold) است و نویسندگی آن را جیمی مکگاورن (Jimmy McGovern) برعهده داشته است. وقایع این سریال در زندانی در لیورپول رخ میدهد. صحنههای زندان در HM Prison Shrewsbury فیلمبرداری شده است. این زندان در سال 2013 برای همیشه بسته شد.
مارک کابدن؛ معلمی میان زندانیان خطرناک
در این سریال شان بین در نقش معلمی به نام مارک کابدن (Mark Cobden) بازی میکند. او به خاطر رانندگی در حالت مستی یکی را زیر گرفته و کشته است. حالا باید دوران محکومیت 4 سالهاش را در زندان بگذراند. کابدن که هرگز در زندان نبوده، حالا به دنیای قوانین و مقررات، قلدریهای کوچک و خشونتهای آنی پا میگذارد. جایی که کسی در آن ثبات ندارد و زندانیان آن از هیچ خشونتی ابایی ندارند.
ما در این سریال از آغاز روند زندانی شدن مارک با او همراه میشویم. او را در ون مخصوص حمل زندانیان میبینیم. سپس مارک را در شب اول زندانی شدنش و در حال خوردن اولین غذای زندان میبینیم. کابدن روح لطیفی دارد و گناه کشتن یک انسان دیگر روی قلب او سنگینی میکند. این را میتوان ازکابوسهای شبانهاش فهمید. او که در بیرون از زندان یک معلم بود در داخل زندان هم سعی میکند دیگران را ارشاد کند.
افسر مکنالی سر دوراهی خانواده یا انجام وظیفه
ستاره دیگر این سریال استفان گراهام است که نقش افسر اریک مکنالی (Eric McNally) را بازی میکند. او زندانبانی باسابقه، شریف، وظیفهشناس و کمی هم بداخلاق است. او پسری به نام دیوید دارد که دوران محکومیت کوتاه خود را در زندانی دیگر سپری میکند. دیوید در دردسر بزرگی گرفتار شده است. تبهکاری بیرحم و ترسناک به نام جکسون جونز (Jackson Jones) قصد دارد از او به عنوان طعمهای برای اخاذی از افسر مکنالی استفاده کند. او در ابتدا این پیشنهاد را رد میکند. اما بعد از اینکه به او ثابت میشود جان دیوید در خطر است دچار شک و تردید میشود. این سریال قصد ندارد مردی را به ما نشان دهد که شرایط موجب بد شدن او میشود. بلکه یک مرد معمولی را به تصویر میکشد که او را مجبور به انجام کاری غیر عادی کردهاند. او باید چهکار کند؟ اگر شما بودید چهکار میکردید؟ چهکسی میتواند این را تحمل کند؟
ربط موضوعات به هم؛ ویژگی یک نویسنده خوب
وقتی کابدن به زندان میرسد با انبوهی از سوالات مواجه میشود مانند اسم، سن و بیماری زمینهای. افسر زندان از او در مورد مذهبش هم میپرسد. او با حالتی عصبی و درمانده زمزمه میکند که به خدا اعتقادی ندارد. اما افسر به او پاسخ میدهد که “پس مینویسم که تو یک آنگلیک (شاخهای از مسحیت) هستی.” مارک میگوید: ” نه، نه!” به فکر فرو میرود و بعد ادامه میدهد “قبلا کاتولیک بودم.” ممکن است فکر کنیم مذهب مارک چه ارتباطی با موضوع این سریال دارد؟ تایم سریالی درباره نقاط ضعف و کاستیهای بیشمار سیستم کیفری است. بنابراین چه ارتباطی میان مذهب مارک و تجربیات او به عنوان یک زندانی وجود دارد؟! اما نویسنده این سریال جیمی مک گاورن، توانسته بین این دو موضوع ظاهرا بیربط پلی بزند. ایجاد ارتباط بین این دو موضوع میزان تیزبینی روانشناختی و توانایی این نویسنده را نشان میدهد. او دنیای درونی شخصیتها با یک مکالمه کوچک به تصویر میکشد. او میداند که یک کاتولیک حتی اگر شدیدا هم در تنگنا قرار بگیرد به خود یادآوری میکند که کاتولیک است تا از تهدید تنزل رتبه به یک انگلیک نجات یابد. علاوهبر این او با سریالش به ما یادآوری میکند که سیستمهای غیرانسانی و وقایع مصیبتبار ساخته دست افرادی است که در داخل آن سیستم هستند.
یک سریال کمدی ببینید: بررسی سریال The Office
امید وجود دارد
اولین اپیزود بسیار دلخراش و ناراحتکننده است. مارک جایگاهش را در خانه جدیدش یعنی زندان درک میکند. او همچنین متوجه میشود که برای حفظ جایگاهش هم از لحاظ عملی و هم از لحاظ ذهنی چه بهایی را باید بپردازد. البته نویسنده این اثر همهچیز را بهدقت سنجیده و نگذاشته که این کاراکتر زیاد در ناامیدی سقوط کند. در این سریال به اندازه کافی نور و امید وجود دارد تا شما در تاریکیها احساس تنهایی نکنید. مخصوصا کشیش زندان، ماری لویس (Marie-Louise) یا پیوند عشقی مصنوعی اما محکمی که بین مکنالی و همسرش سونیا (Sonia) وجود دارد. همینطور تلاشهای مکنالی برای نظم دادن به بخش خود و احساس دلسوزی او نسبت به زندانیان از جمله مواردیاند که نور امید را روشن نگه میدارند.
سریالی عبرتآموز با ریتم کند
این سریال میتواند به شما درس اخلاق بدهد. تایم تجربه نوینی است. به ما این فرصت را میدهد که برای مدتی با مارک کابدن زندانی شویم. همانطور که یکی از شخصیتهای این داستان میگوید هیچکس بدون دلیل به زندان نمیافتد و ما این را در آشنایی با زندانیان کاملا درک میکنیم.
لحظاتی در این سریال وجود دارند که بهنظر میرسد بهزور در آن گنجانده شده است. مثلا سخنرانی طولانی همسلولی کابدن، برنارد (Bernard) درباره هزینه بالایی که مراقبت از زندانیان برای دولت دارد. این سریال عمیق، قوی، معرکه و خوشساخت است. اما کمی ریتم آن کند است.
تجربهای دیگر در کنار هم
جالب است بدانید این اولینبار نیست که شان بین و استفان گراهام در سریالی به نویسندگی مک گاورن همبازی میشوند. مک گاورن از این دو ستاره برای اولین بار در سال 2010 در سریالی به نام متهم (Accused) استفاده کرد. او یکی از فیلمنامهنویسان دارای ثبات فکری است. از ابتدای دوران حرفهاش یعنی تقریبا 30 سال پیش که با سریال کراکر (Cracker) شروع کرد، توانست سریالهای زیادی در ژانر اجتماعی بسازد. مانند خیابان (The Street) که یکی از کارهای موفق اوست. سیاستهای او خیلی عمیق نیست. در این سریال، او تصویر باورپذیری از سیستم کیفری میسازد که در آن یک مرد شریف در وضعیتی تحملناپذیر قرار میگیرد و زندانیان هنگام آزادی خیلی بدتر از آنچه قبلا بودهاند میشوند.
بازیگرانی که کار خود را خوب بلدند
شان بین و استفان گراهام شما را با بازی خود شگفتزده میکنند. اگر بخواهیم منصف باشیم زندانی بودن با شان مایه تسلی است. ریش جو گندمی باعث شده صورت او کاریزماتیکتر بهنظر برسد. سایر هنرپیشگان که نقشهای کوتاهتری دارند هم بسیار خوب بازی کردهاند. مانند همسر واقعی گراهام، یعنی هانا والترز (Hanna Walters) که در نقش سونیا همسر مکنالی بازی میکند. هیچکدام سطحی نیستند. همه آنها در گیرایی و هیجانانگیزی این سریال نقش دارند.
نگاهی به ادبیات انگلستان در دنیای سریال: بررسی سریال Great Expectation براساس رمان معروف چارلز دیکنز را بخوانید.
سخن پایانی
بیلی شواب دان (Billie Schwab Dunn) نویسنده نشریه مترو (Metro) این سریال را تحسین کرد و نوشت: “اجرهای بینظیر در این سریال بیننده را شگفتزده میکند. بهخصوص شان بین که مانند یک کورسوی نور در دل تاریکی است. اجرای بازیگران این سریال فوقالعاده است.” این سریال بهخوبی فضای خفقانآور زندان و تلاشهای زندانیان برای نفوذ بر دیگر زندانیان و حتی زندانبانها را به تصویر کشیده است. کشش این سریال به اندازهای است که بعد از دیدن اولین قسمت به سرعت سراغ قسمتهای بعدی میروید. چون مشتاق میشوید بدانید چه اتفاقاتی برای این معلم سربهراه میفتد! بالاخره افسر مکنالی بین دوراهی نجات جان پسرش یا انجام وظیفهاش کدام را انتخاب میکند؟! در کل، مطمئن باشید سریال تایم ارزش وقتی که برای آن گذاشته میشود را دارد.
بیبیسی وان مینی سریالهای جالب زیادی ساخته است. به دستهبندی نقد و بررسی سریال بروید و درباره این سریالها بیشتر بخوانید.
منبع: The Guardian– Independent