معرفی سریال دارک – سایه‌ی مرگ بر فراز شهر ویندن

1
5100
سریال دارک

ویکی‌نقد – در سریال دارک یا شاهد تقابل انسان‌های نمایندۀ خیر و شر، این بار نه در عوالم متفاوت بلکه در زمان‌هایی متفاوت در شهر خیالی ویندن کشور آلمان هستیم.

سریال آلمانی‌زبان دارک، محصول شبکه نتفلیکس است که فصل اول آن در سال 2017 منتشر شد. دارک داستان زوال اخلاقی‌ای را که در حال سایه افکندن روی تمام ساکنان زمین و به طور استعاری شهر ویندن از آلمان است در اتاق‌های نمور و پارکینگ‌های تاریک، جنگل‌های وحشت‌زا و غاری ترسناک، برای مخاطب روایت می‌کند. این سریال در محتوا تاریک است. پر از همسرانی که به یک‌دیگر خیانت می‌کنند، رازهای زشت، قتل‌های عجیب و غریب، جسد‌های از شکل افتاده و پرندگان مرده‌ای که گروهی از آسمان به زمین سقوط می‌کنند.

سریال دارک
یوناس شخصیت اصلی سریال است!

سازندگان دارک، به کار خود واردند

دارک سریالی است که بهتر است آن را شب‌هنگام ببینید. وقتی که اتاق تاریک است و صدای زیادی در محیط اطرافتان وجود ندارد. حس شوم سریال دقیقا مانند فیلم‌های ابتدایی دیوید فینچر است. تعلیقی که به شما وقوع یک اتفاق شوم را هشدار می‌دهد؛ اتفاقی شوم‌تر از آن چه که تا کنون افتاده. برای همین باید با آن مانند داستان ارواح اطراف یک جنگل در حال سوختن رفتار کنید.

اولین سریال آلمانی نتفلیکس که ادامه‌ای بر راه تهیه محصولاتی بین‌المللی است، ساخته باران بو اودار و یانتیه فریز است. این دو پیش از این در سینمایی آلمانی «من چه کسی هستم : هیچ سیستمی امن نیست» با هم هم‌کاری کرده بودند. چند چیز مشترک در فیلم و سریال وجود دارد. بو اودار، کارگردان سوییسی، از سینماتوگرافی سنگین و سیاه «Who am I?» در کنار موسیقی ناسازگار و گوش‌خراشی مشابه آن استفاده کرده است.

باران بو اودار یانتیه فریز سریال دارک
باران بو اودار (چپ) و یانتیه فریز (سمت راست)

اما دارک در مقام مقایسه با «هو ام آی؟» سرعت کمتری دارد و از ظرفیت‌های یک سریال ده ساعته برای ساختن شهری از مردمی که با سرعت خیلی کمی در حال واکنش به فاجعه‌های شخصی‌شان هستند استفاده کرده است. در این زمینه، دارک را می‌توان با تویین پیکس، سریال ساختۀ دیوید لینچ مقایسه کرد. در دارک شاهد یک نیروگاه اتمی به جای یک کارگاه نجاری بزرگ هستیم. دارک فقط در مورد یک قتل نیست که به شکل ناراحت‌کننده‌ای با فضایی ماورایی در ارتباط است. بلکه در مورد جامعه‌ای از مردم است که که مشکلات خودشان را دارند و سرنوشت هر کدامشان به نحوی در گذشته و حال و آینده به یک‌دیگر گره خورده است.

دارک از کجا شروع می‌شود؟

توجه داشته باشید که این قسمت حاوی اسپویلر‌هایی از قسمت اول و دوم فصل اول سریال است!

دارک با صحنه‌ی به دار آویختن یک مرد (مایکل) توسط خودش آغاز می‌شود. با صحنه‌ای ادامه پیدا می‌کند که اولریخ نیلسن، مامور پلیس و پدر سه فرزند، در حال خیانت به همسرش با کسی است که بعدها می‌فهمیم شوهرش چند لحظه قبل در سریال خودکشی کرده است. همین دو صحنه ابتدایی فیلم کافی‌ست تا متوجه بشوید با چه سریال تلخ و تاریکی روبرو هستید.

پسر مایکل، یوناس (با بازی لوییس هافمن) یکی از اعضای گروهی نوجوان است که برای شیطنت دست به هر کاری می‌زنند. او به همراه چند دوستانش در یکی از شب‌ها به نزدیکی غاری در جنگل‌های ویندن می‌روند تا مواد مخدر مخفی‌شدۀ یکی از هم‌کلاسی‌هایشان را که اخیرا مفقود شده است، پیدا کنند. در حالی که بیرون هستند، میکل، کوچک‌ترین فرزند اولریخ در جنگل گم می‌شود. این موضوع مقامات پلیس را به تکاپو برای پیدا کردن گروه یا افرادی که پشت این اتفاقات هستند وادار می‌کند. اما گم شدن این دو نفر با اتفاقاتی ماورایی همراه است. مثلا پرندگانی که به صورت گروهی، می‌میرند و به زمین می‌افتند و چراغ‌هایی که شروع به خاموش و روشن‌شدن می‌کنند.

نوجوانان در سریال دارک
از سمت چپ، فرانسیسکا، یوناس، بارتوش، مارتا و مگنس

این ناپدید شدن‌ها وقایعی را به یاد ساکنان قدیمی ویندن می‌اندازد. مثلا مادربزرگ میکل به یاد می‌آورد که این ناپدید شدن‌ها چقدر شبیه اتفاقاتی است که با ناپدید شدن دیگر نوجوانان و جوانان در سال‌های دور اتفاق افتاده است. یک مرد رمز‌آلود که سرش را پوشانده است و چیز زیادی از چهره‌اش مشخص نیست، به تیتر روزنامه نگاه می‌کند که روی آن نوشته “میکل کجاست؟”.  اما لحظاتی بعد او سوال اصلی را می‌پرسد. میکل در چه زمانی است؟

این سوال در قسمت‌های بعدی سریال جواب داده خواهد شد ولی همین جواب‌ها، سوال‌های بیشتری را در مورد ماهیت سفر در زمان و کسانی که از این توانایی انسان خبر دارند به وجود می‌آید. در این جاست که سریال نشان می‌دهد سفر در زمان چیزی است که نیروهای خیر و شر روی زمین، بر سر تصاحب و استفاده از آن در حال تقابل هستند.

دارک به تمامی سوال‌هایتان پاسخ می‌دهد

هر چه بیشتر در سریال پیش می‌رویم، برای بیننده سوال‌های بیشتری به وجود می‌آید که چه اتفاقی در حال افتادن است. مخاطب با حس تعلیقی که دارد، می‌داند که این اتفاقات نمی‌توانند خوب باشند. اما سریال در صحنه‌های بعدی این سوال را مطرح می‌کند که “چه کسانی از آن اطلاع دارند؟” این سوال‌ها دارک را بیشتر به تویین پیکس نزدیک می‌کند. ایدۀ این که قتل‌ها و گم‌شدن‌ها تقصیر تنها یک نفر نیست و سلسله‌ای از اتفاقات و راز‌ها باعث وقوعش شده‌اند.

نیروگاه اتمی در سریال دارک
نیروگاه اتمی شهر ویندن

اما مانند تویین پیکس، در دنیای دارک، حس وحشت و ترس و مردگی وجود دارد که مانند کابوسی ترسناک و تلخ در حال سایه‌گستردن بر فراز شهر ویندن است. اما شخصیت‌های دارک نسبت به شخصیت‌های عجیب و غریب دنیای تویین پیکس و دیوید لینچ، دارای درک بالاتری از اتفاقاتی که پیرامونشان در حال وقوع است، هستند. از طنز تویین پیکس خبری نیست. کاراکتر‌ها در دارک، کم کم خود را در مشروبات الکلی و غم‌های زندگی‌شان حل می‌کنند و به هر لذت زایلی می‌چسبند تا کمی به منبع روشنایی و امید نزدیک‌تر بشوند. اما نمی‌دانند که همین کار، آن‌ها را از رستگاری واقعی دور‌تر می‌کند. اولریخ تنها کسی در ویندن نیست که رابطه‌ای غیرمتعارف دارد. بیشتر از آن‌چه که فکرش را بکنید شهوت کنترل‌نشده و محرمانۀ ناامیدانه‌ای در رگ‌های ساکنان این شهر نفرین شده جریان دارد. ویندن مانند مجموعه‌ای احساسی است که با راز‌ها و دروغ‌ها در حال تکمیل شدن است. تیم بازیگری قدرتمندی که در القای حس ناامیدی و نارضایتی در کنار دنیای غیرقابل اعتماد و آشفتۀ آلمان تصویر شده در سال 2019 به بهترین شکل ممکن عمل می‌کنند.

سفر در زمان با واقعی‌ترین تصویرش

در حالی که اکثر فیلم‎ها و سریال‎هایی که به سفر در زمان می‌پردازند، از سوراخ‌های داستانی ضربه می‌خورند، دارک می‌تواند با فیلم‌نامه بسیار خوب و فکر شده‌اش، خود را از آن‌ها جدا کند. در حقیقت آن قدر روی ساخت دارک فکر شده است که اگر به دنبال تاثیرات اتفاقات زمانی فصل دو در فصل یک بگردید، نه تنها آن‌ها را پیدا خواهید کرد، بلکه خواهید دید که کاملا در موازات چیزی است که در قسمت‌های بعدی و قبلی نشان داده شده است. اگرچه همچنان سوال‌هایی در ماهیت سفر در زمان برایتان پیش خواهد آمد و هیچ‌گاه نحوه کار آن را به طور دقیق نخواهید فهمید.

در هنگام انتشار فصل اول دارک در نت‌فلیکس، تعداد زیادی از بینندگان شروع به مقایسه آن با یکی دیگر از سریال‌های نتفلیکس یعنی Stranger Things کردند. اما استرینجر ثینگز بر اساس ماجراجویی و القای حس خوش‌گذرانی و هیجان است. در حالی که تمرکز دارک بیشتر روی ساخت فضاها و احساسات است. صحنه‌های پاییزی در دارک، همه چیز را در خود پوشانده است و چشمتان به هر چیز که می‌افتد، اثری از قهوه‌ای سوخته و رنگ طلایی برگ‌ها را خواهید دید. یاس و مرگ همه جا هستند. همه چیز، مهم نیست که چقدر ناامیدانه یا پر از حس خوب زندگی است، نوید یک سرنوشت شوم را می‌دهند. این یک فیلم آرامش‌بخش بدمزه است که مانند رمان‌های ترسناک کلاسیک ساخته شده‌ است. اگر به دنبال یک سریال ترسناک که با پریدن شخصیت‌های ترسناک و صحنه‌های وحشت‌ناک همراه است می‌گردید، دارک مناسب شما نخواهد بود.

سریال دارک

در طول دیدن دارک با یک سریال پخته که به آرامی پیش می‌رود و سعی می‌کند حس ناامیدی و نادرستی دنیا را به بیننده القا کند مواجه خواهید بود. سایه‌ها در حال بزرگ‌تر شدن هستند و اتفاقات بسیار بدی با آن‌ها همراه خواهد بود. تا کنون دو فصل از این سریال منتشر شده است و فصل سوم که فصل آخر آن خواهد بود، در سال 2020 منتشر خواهد شد تا پرونده این سریال پر رمز و راز آلمانی بسته شود.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفاً دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید
captcha