تا حالا اسم گروههای مافیایی را شنیدهاید؟ گروههای مخوف اکثرا ایتالیایی که در قرن بیستم میلادی کشورهای اروپایی را به تسخیر خودشان در آورده بودند. داستان تقابل نیروهای پلیس با این گروههای خشن و تعقیبوگریزهای آنها بهحدی جذاب بوده که تا امروز محتوای بسیاری از فیلم و سریالهای موفق را به خودشان اختصاص دادهاند. اگرچه این داستانهای گانگستری و پلیسی با اقبال زیادی در سینماها روبهرو شدند اما کمتر وارد دنیای بازیهای ویدئویی شدهاند. یکی از معدود بازیهای ویدئویی اثری بهنام مافیا (Mafia) بود که در سال 2002 منتشر شد. هنوز هم بعد از گذشت زمانی حدود 20 سال این بازی جز بهترین آثار مافیایی محسوب میشود.
میخواهید با دیگر بازیهایی که در سال 2020 منتشر شدند آشنا شوید؟ به دستهبندی نقد و بررسی بازی سر بزنید.
جزئیات فنی بازی
در سال 2020 شرکت بازیسازی هانگر 13 (Hangar 13) نسخه جدید این بازی تحت عنوان ورژن نهایی (Definitive Edition) را تولید کرد. این بازی توسط کمپانی بازیسازی 2K Games بهصورت گسترده منتشر شد. این بازی چهارمین نسخه ورژن اورجینال سال 2002 است. نسخه Definitive Edition برای کنسولهای ایکس باکس وان (Xbox One)، پلیاستیشن 4 (PS4) و کامپیوترهای شخصی (PC) تولید شده. ورژن نهایی (Definitive Edition) فقط حالت تکنفره دارد و حالت گروهی یا Multiplayer ندارد.
نبرد با دنیای مدرن
این بازی لحظات بسیار جذاب و زیبایی دارد. اما شبههای که در مورد این نسخه وجود دارد جنگ با المانهای دنیای مدرن است. با پیشرفت تکنولوژی کمکم سلیقه گیمرهای مدرن هم تغییر کرده است. اما نسخه اصلی این بازی و داستانهای خاصش به 20 سال پیش مربوط میشود. زمانیکه مدرنترین کنسول، پلیاستیشن 2 (PS2) بود و خبری از نسل جدید سختافزارهای شرکت سونی (SONY) نبود. اما چیزی که در نسخه 2020 بازی بهوضوح دیده میشود مشکلات شدید تیم بازیسازی با المانهای دنیای مدرن و سلیقه گیمرهای جوان است. این بازی هم شبیه به سهگانه مافیایی پدرخوانده (God Father) است که دیگر برای بسیار از فیلمبازهای جوان آن جذابیت را ندارد.
در طی بازی بارها چهره تامی آنجلو (Tommy Angelo) شخصیت اول بازی را مشاهده میکنید که سوار یک ماشین با شیشههای دودیست و در جادههای خلوت حرکت میکند. محصول جدید شرکت Hangar 13 خیلی لاکچری و باکلاس است ولی اصلا متوزان و بالانس نیست. مثل یک خودروی مرسدس بنز لاکچری که چرخهایش پنچر باشد و حرکت نکند. این بازی جذاب است ولی موزون نیست. این همان معضل اصلی بازیست.
جلوههای بصری و گرافیکی بازی
یکی از مهمترین تغییرات بازی بهبود جلوههای بصریست. همه حوادث نسخههای قبلی بازی در شهرهای ایلینویز (Illonois) و شیکاگو (Chicago) اتفاق میافتادند. در این نسخه ایلینویز و شیکاگو از لحاظ ظاهری هیچ شباهتی به نسخههای قبلی ندارند. آسمانخراشهای بلند، خیابانهای شیک و جادههای طولانی ظاهر شهرها را به محلهای امروزی شبیهتر کرده است. بخشهای جدیدی به قلمروی مافیایی اضافه شده. مافیا در شمال شهر فعالیت میکنند. مثلا محله چینیها هم به قلمروی تحت نفوذ مافیا اضافه شده است. ظواهر بازی خیلی جذاب هستند. تابلوهای بزرگ نئونی که در شب برق میزنند و جلوه دلفریبی به شهر میدهند یا حتی صحنههای طلوع و غروب آفتاب همگی خیلی جذاب هستند. ماشینهای اواسط قرن بیستم میلادی خیلی زیبا طراحی شدهاند. تایرهای بزرگ، بدنه صیقلی و دربهای مستحکم همگی مخاطب را بهروزهای خوب مافیایی میبرد. اولین تناقض بازی در همین محلههای خیلی لاکچری و آسمانخراشها نمایان میشود. چیزی که خیلی به واقعیتهای آن دوران شباهتی ندارد.
رادیوی لعنتی
یکی از جذابترین المانهای بازی که حقیقتا بهدرستی از آن استفاده شده رادیوست. رادیو در گام اول جنبهای نوستالژی دارد. در گام دوم همه اتفاقات بازی به رادیو ختم میشوند. مافیا در دورانی پرالتهاب و متلاطم اتفاق میافتد. دورانی که رادیو تنها روزنه اطلاعرسانی و سرگرمیست. موزیک متن بازی اغلب از طریق رادیو پخش میشود. جازهای کلاسیکی که شما را به دوران اوج گروه بیتلز (Beatles) میبرد. اخبار و اتفاقات را باید از طریق رادیو گوش کنید. سخنرانیهای سیاسی روسای جمهور و هدفگذاری روسای پلیس درباره سیاستهای مقابله با مافیا از طریق رادیو پخش میشوند. این عنصر به بهترین شکل توسط تیم سازنده در بازی استفاده شده است.
متحرکسازی تصاویر
هرچهقدر که موزیک متن بازی جذاب است و تصاویر بازی هم خیلی خوب و عالیست ولی متحرکسازی تصاویر اصلا خوب انجام نشده. انیمیشنها خیلی خشک و مصنوعی هستند. کاتهای زیادی به بازی داده شده. کارگردانی هنری بازی اصلا باکیفیت نیست. از طرفی به جزئیات توجهی نشده است. هیچکدام از سکانسهای بازی جزئیات کافی ندارند و خیلی دلنشین نیستند. این بحث میتواند مهمترین نقطه ضعف بازی محسوب شود. این انیمیشنهای ضعیف کمکم مخاطب را خسته میکنند و حوصله او را سرمیبرند. دیگر تناقض بازی دقیقا همینجا پیدا میشود. چهره شخصیتها باکیفیت بسیار بالایی رندر یا پردازش شدهاند اما همین چهرههای فوقلاکچری با سرعت بسیار پایین و حتی گاهی با لگ و کراش حرکت میکنند و روی اعصابتان میروند.
رانندگی دیوانهوار
نقش اصلی بازی تامی آنجلو (Tommy Angelo) است. این نقش شباهت بسیار زیادی به نقش رابرت دنیرو (Robert De Niro) در فیلم سینمایی مرد ایرلندی (The Irishman) دارد. در آن فیلم دنیرو راننده شخصی یکی از اعضای اصلی مافیا بود و کمکم پیشرفت میکرد. رانندهای که قتل هم انجام میداد. رانندگی قسمت اصلی این بازیست. تقریبا 70 درصد بازی پشت فرمان و در حال رفتن به ماموریت هستید. ماشینهای شیک و لاکچری گروههای مافیایی خیلی جذاب هستند. اما همیشه تعادل و میانهروی بهترین سیاست است. وقتی تیم سازنده پا را از حد تعادل فراتر بگذارد نتیجه کار تضعیف میشود. تعادل بازی با رانندگی خیلی زیاد برهم خورده است. گاهی اوقات میتوانید برخی سفرها را رد کنید و از آنها عبور کنید. اما باز هم حجم رانندگی و یکنواختی بازی خیلی زیاد است. گاهیاوقات آنقدر رانندگی میکنید که انگار دیگر در یک بازی اکشن-مافیایی نیستید و وارد یک بازی ماشینسواری شدهاید.
از دوران مافیا کمی عقبتر برویم تا به دوران وسترن برسیم: ریویو بازی ویدئویی Desperadoes 3
دندههای ماشین اتومات هستند ولی میتوانید آنها را بهصورت دستی هم عوض کنید. بازی آنقدر وارد جزئیات ماشینسواری شده که حتی دنده عوض کردن هم وارد دنیای بازی شده. یک موتور سیکلت هم داخل بازی قرار دارد. این موتور سیکلت بهتازگی به بازی اضافه شده است. در نسخههای قبلی خبری از موتور نبود. این موتورسیکلت ترمز دستی ندارد و کنترل آن خیلی سخت است. دقیقا بههمین دلیل فقط باید از این آن برای تعقیب دشمنان استفاده کنید. باید از این موتور با سرعت پایین استفاده کنید اگرنه ممکن است سر پیچها کنترل خودتان را از دست بدهید و زمین بخورید.
تیراندازی یکنواخت
بازی ویدئویی Definitive Edition را یک سیب که از وسط نصف شده در نظر بگیریم. این بازی به دو بخش اصلی تقسیم شده است. بخش اولیه قسمت ماشینسواری و رانندگیست که خیلی جذاب نیست و برای گیمرها کشش کافی را ندارد.
قسمت دوم بازی هم تیراندازیست. تیراندازی خودش از چند بخش مختلف تشکیل میشود. بخش اول تنوع سلاحهاست. گیمر نباید در کل بازی فقط از یک سلاح استفاده کند. در این قسمت تنوع کافی وجود ندارد. قسمت دوم هم گیمپلی یا نحوه تیراندازی و کار با سلاحهاست. اکثر سلاحهایی که جدیدا به بازی اضافه شدهاند طرز کار بسیار مبهم و نامعلومی دارند. بههمین دلیل اکثر گیمرها ترجیح میدهند که از سلاحهای کلاسیک و قدیمی نسخههای قبلی استفاده کنند. در کل نه تنوع سلاحها کافیست و نه استفاده از آنها خیلی لذتبخش است. سمت دیگر قسمت تیراندازی هوش مصنوعی (AI) دشمن است. این بخش نسبت به دو قسمت دیگر کیفیت بالاتری دارد. دشمنان هوش زیادی دارند و خیلی خوب مبارزه میکنند. در کل میتوان گفت که در این بازی دشمنان خیلی کاربلد و حرفهای منتظرتان هستند و نبردهای سختی خواهید داشت. از آنها لذت ببرید.
به بازیهای جهان آزاد علاقه دارید؟ این بازی متفاوت را هم امتحان کنید: نقد و بررسی بازی ویدئویی Genshin Impact
ماموریتهای تکراری
فاکتورهای بازی که در دو بخش قبلی ذکر کردیم، در قالب ماموریت معنی پیدا میکنند. چه بخش رانندگی و چه بخش تیراندازیها در قالب ماموریت معنا پیدا میکنند. ماموریتها روندی خطی و یکواخت دارند. ماموریتهای بازی اصلا جذاب نیستند. درست مثل اینکه یک عالمه اشیا خطرناک، تیز و برنده را جلوی یک کودک بگذارید و از او انتظار داشته باشید که از به آنها دست نزند. بازی خیلی روند عجیبی دارد. دنیای بازی شبیه آثار جهان آزاد (Open World) است. از طرف دیگر ماموریتهای بازی در یک سیکل بسته اتفاق میافتند. یعنی شما دوست دارید که کنجکاوی کنید و به قسمتهای مختلف شهر سری بزنید ولی بازی این اجازه را به شما نمیدهد. البته این قسمت از بازی میراثیست که از نسخه اورجینال بازی Mafia به کمپانی بازیسازی Hangar 13 رسیده. این کمپانی نتوانسته دنیای بازی را کاملا تغییر دهد و به ایدهآلهای مدرن برسد. برخی از ماموریتها جذاب هستند. مثلا در یکی از بخشها باید لباس یک ملوان را بپوشید و به قایق تفریحی نفوذ کنید. روی قایق باید چند نفر را بکشید. داستان ماموریت خیلی جذاب است و اتفاقات هم بینظیر هستند. اما بحثی که وجود دارد شباهت یا شاید حتی کپیکاریست. وقتی این ماموریت را انجام میدهید دائما یاد بازیهایی مثل GTA 5 یا Hitman میافتید. انگار که مافیا از روی این بازیها کپی شده باشد. این مورد هم در نوع خودش ضعف خیلی بزرگ و مهمی محسوب میشود.
ایرادات داستان بازی
همیشه داستانپردازی برای بازیهایی که محتوای سینمایی دارند خیلی سخت است. مثلا بازی مافیا کاملا از روی فیلمهای سینمایی ساخته شده است. سازندگان بازی انتظار دارند که وقتی شما سکانسهای بازی را میبینید با خودتان بگویید وای چهقدر جذاب، درست شبیه فیلمهاست. ولی این اتفاق نمیافتد. فلیمها روایت دراماتیک خاص خودشان را دارند که نمیتوان دقیقا همان را به دنیای بازی منتقل کرد. تیم سازنده خیلی سعی کرده المانهای آشنایی خلق کند. المانهایی مثل مردهای لاغر ایتالیایی، رستورانهای شیک، تیراندازی از خارج رستوران، ترور افراد دشمن، خیانت و قاچاق مواد مخدر؛ همگی جزئی از این المانها هستند. البته داستان نسخه اورجینال بر پایه همین اتفاقات بنا شده بود و تیم سازنده چارهای جز ساخت نسخه Definitive Edition برپایه محتوای ورژن اصلی نداشت. در کل داستان بازی چیز جدیدی ندارد و شما را خیلی خسته و آزرده میکند. انگار که دارید مجددا سریالهایی مثل پیکی بلایندرز (Peaky Blinders) را تماشا میکنید.
نگاه کلی
نسخه جدید بازی ویدئویی مافیا (Mafia) تحت عنوان Defenitive Edition براساس نسخه اصلی تولید سال 2002، ساخته شده است. این بازی داستان گروههای مافیایی در دهه 1930 در شهرهای شیکاگو و ایلینویز آمریکا را روایت میکند. جلوههای بصری بازی خیلی جذاب و هیجانانگیز هستند. تیم سازنده بهخوبی از المانهایی مثل رادیو استفاده کرده. همه امکانات دهه 1930 مثل ماشینها و ساختمانها بهخوبی تصویرپردازی شدهاند. اما مشکلات بزرگی هم وجود دارد. تیم سازنده نتوانسته بهخوبی یک بازی قدیمی را در قالب اثری مدرن بازسازی کند و رضایت مخاطب را جلب کند. در کل نمیتوان این بازی را اثری جدید با محتوایی استثنایی معرفی کرد. اگر علاقه خیلی زیادی به فیلم و سریالهای مافیای دارید و دوست دارید در نقش اول یک فیلم مافیایی قرار بگیرید Mafia: Definitive Edition را بازی کنید.
منبع: Euro Gamer