با یک سوال شعاری شروع کنیمو درباره آینده بشریت نگران نیستید؟ حقیقتا نگرانیهای شدیدی برای آینده بشریت وجود دارد. ژول ورن سالها قبل اختراع وسایلی مثل هواپیما، بالن، زیردریایی را در کتابهایش پیشبینی کرده بود. منظور اینکه میتوان انتظار داشت که برخی از داستانهای فیلم و بازیهایی که امروز شاید تخیلی بهنظر برسند، در آیندهای نهچندان دور به واقعیت تبدیل شوند. اصلیترین و جذابترین داستان بازیهای ویدئویی در این دوره درباره نابودی بشر هستند. با شیوه زندگیای که ما انسانها پیش گرفتیم و نابودی محیطزیست، این موضوع خیلی دور از انتظار نیست. محتوای بازی ویدئویی در انتظار مرگ (Death Stranding) هم دقیقا چنین چیزیست.
بازیهای آخرالزمانی طرفداران زیادی دارند. شرکتهای بازیسازی هم هرسال تعداد زیادی از این بازیها روانه بازار میکنند. در دستهبندی نقد و بررسی بازی درباره دیگر ویدئو گیمهای آخرالزمانی سالهای اخیر بخوانید.
جزئیات فنی بازی
بازی Death Stranding اثری در ژانر اکشن است که توسط کمپانی بازیسازی کوجیما (Kojima Production) در سال 2019 تولید شده است. این بازی توسط شرکت سونی (Sony Interactive Entertainment) برای پلیاستیشن 4 (PS4) و توسط استودیو 505Games برای کامپیوترهای شخصی (PC) عرضه شد. هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) در سال 2015 از شرکت معروف کونامی (Konami) رسما جدا شد. بعد از جدایی سال 2015، بازی در انتظار مرگ اولین اثر مستقل این کارگردان بازیهای ویدئوییست.
ریسکی بزرگ، اثری خستهکننده
در انتظار مرگ اثری جذاب، پرزدوخورد و بسیار مهیج است. این بازی سطح دشواری بالایی دارد و حسابی گیمرها را به چالش میکشد. داستان بازی در مورد یک ماجراجویی عجیب و غریب، سخت و طولانیست که میتواند خستهکننده هم باشد. هیدئو کوجیما در اولین اثر مستقلش سعی کرده از قالب کلیشهای اکثر بازیهای ویدئویی خارج و به محیط جدیدی وارد شود. برای رسیدن به پیروزیهای بزرگ باید قربانیهای زیادی گرفت. قربانی ریسک بزرگ هیدئو کوجیما هم از دست دادن بیشتر طرفدارانش بود. او با ریسکی که کرده توانسته اثر جدیدی بسازد که داستان جذابی هم دارد. اما از طرفی این بازی میتواند بابمیل خیلی از گیمرها نباشد و برایشان خستهکننده باشد.
مراقب نوزادتان باشید
شخصیتی که شما باید کنترلش را برعهده بگیرید مردی به نام سم (Sam) است. سم همیشه یک نوزاد را همراه خودش دارد. او این نوزاد را در یک بطری نارنجی نگه میدارد و آن را به قفسه سینه خودش میچسباند. این نوزاد حکم آدم را ندارد و قرار نیست شما را دچار داستانهای احساسی و چالشها عاطفی کند. نوزاد بیشتر شبیه یک وسیلهست. اسم آن بیبی (BB) است. بیبی میتواند ارواحی بهنام بیتیاسها (BTS) را ببیند. بیتیاسها ارواحی هستند که بهدلیل یک حادثه آخرالزمانی در گذشته بهوجود آمدهاند و پلی میان جهان مردگان و زندهها هستند. بیبی وقتی میترسد شروع به گریه میکند. اگرچه سم نمیتواند ارواح را ببیند ولی بیبی حضور آنها را حس میکند و به سایرین هشدار میدهد. شرایط و اوضاع بازی خیلی بههم ریخته و آشفتهست.
اگر به بازیهای آخرالزمانی علاقه دارید، بررسی بازی The Ascent را از دست ندهید.
خروس بیمحل یا نقش اول داستان؟
حسی که نسبت به بیبی دارید رفتهرفته تغییر میکند. در ابتدا او بیشتر شبیه یک مزاحم است. نوزادی که دستوپاگیر است و حرکات شما را محدود میکند. اما هرچه از بازی میگذرد بیشتر به او وابسته میشوید. رابطه سم و بیبی خیلی جذاب است. بیبی خطرات را حس و پیشبینی میکند و به سم اطلاع میدهد. از طرف دیگر سم باید از خودش و بیبی در مقابل تمامی این خطرات محافظت کند. این رابطه رفتهرفته محکمتر و عمیقتر میشود. حدود 95 درصد اوقات بازی این دو نفر با هم هستند. در آن 5 درصدی که بین شما و بیبی فاصله میافتد حس میکنید چیزی کم است. انگار که نیمی از خودتان را گم کردهاید.
آینه تمامنما از شرایط بازی
رابطه بین سم و بیبی را میتوان آینهای تمامنما شرایط بازی دانست. همانطوری که در ابتدا رابطه این دو نفر خیلی سرد و بیروح است و رفتهرفته گرمتر میشود علاقه شما به بازی هم کمکم افزایش مییابد. فصلهای ابتدایی خیلی آرام و کند پیش میروند. قسمتهای ابتدایی بازی مملو از دیالوگهای نامفهوم و رازآلود است. دیالوگهایی که شاید در ابتدا شبیه راز باشند ولی کمکم در نیمه پایانی بازی معانی آنها مشخص میشود. در Death Stranding از لحاظ زمانی تقریبا شبیه آثار جهان آزاد (Open World) است. مدت زمان بازی چیزی حدود 60 ساعت است. برای لذت بردن از بازی باید صبر و حوصله بسیار زیادی داشته باشید. در خوشبینانهترین حالت حداقل باید 20 ساعت ابتدایی بازی را صبر کنید و طاقت بیاورید تا بازی وارد دور جذاب و مهیج خودش بشود. سطح دشواری بازی خیلی بالاست و در هر مرحله گیمرها را به سختی به چالش میکشد.
ورود از جهان مردگان به زندهها
بازی در آیندهای دور اتفاق میافتد. بهدلیل اتفاقات آخرالزمانی مرز بین دنیای زندهها و مردهها برداشته شده و مردگان میتوانند از دنیای پس از مرگ به دنیای زندهها برگردند. در بازی اسم این دنیای پس از مرگ، سیم (Seam) است و در زیر آب قرار دارد. یکسری ارواح خبیث بیتیاس قصد نابود کردن محیطزیست را دارند. ارتباط بین ایالتهای آمریکا قطع شده و هر شهر اعلام استقلال کرده. حالا نام آمریکا از USA یا همان ایالات متحده به UCA یا شهرهای متحده تغییر کرده است.
صداگذاری شخصیت سم توسط نورمن ریدوس (Norman Reedus) انجام شده است. سم هم جز یکی از افرادیست که از دنیای پس از مرگ به جهان زندهها برگشته. البته او روح خبیث نیست و هدف مهمی دارد. هدف اول سم متحد کردن دوباره آمریکا و بازگرداندن نظم به این کشور و هدف دومش سفر به سواحل غربی و نجات خواهرش است. خواهر سم توسط یک گروه تروریستی اسیر شده است.
میخواهید دنیا را نجات دهید؟ مروری بربازی Wasteland 3 داشته باشید.
کلمات مبهم و نامفهوم
همانطوری که قبلا هم اشاره کردیم داستان بازی خیلی گنگ و مبهم است. در طول بازی از دیالوگهایی استفاده میشود که معنی آنها را نمیدانیم. کلماتی مثل DOOMS یا Stillmother یا Chiral Network که هیچ توضیح واضحی برای آنها وجود ندارد. رفتهرفته باید با انجام ماموریتهای مختلف متوجه جریان بازی شوید. سم در شرکتی بهنام بریجز (Bridges) بهعنوان پیک فعالیت میکند. شما باید بستههای مختلفی را به مقصدشان برسانید و حین همین پخش محمولهها بیشتر با جریان بازی آشنا میشوید. سم مثل تمام شخصیتهای ویدئویی هیچ محدودیتی برای حمل بار ندارد و میتواند تعدادی زیادی محموله را در هر دور جابهجا کند. تفاوت بزرگ سم با سایر شخصیتهای ویدئویی در محدودیت اوست. او باید برای هر باری که تحویل میگیرد پاسخگو باشد. سم باید بتواند بالانس و توازن محمولهها را حفظ کند.
جاذبه دشمن اصلی شماست
جلوههای بصری بازی بسیار دلگیر و ناراحتکننده هستند. مدام بقایای ساختمانها و دستساختههای بشر را میبینید که در حال نابودی هستند. در اکثر اوقات بازی باران شدیدی میبارد. فراتر از جلوههای بصری شرایط طبیعی، دشمن اصلی شما هستند. سم یکجور پیک است. اولویت اول و آخر سم رساندن محمولهها به مقاصد است. در بازیهای اکشن اگر تیر بخورید کشته میشوید. اما در این بازی اگر زمین بخورید کشته میشوید. محمولههای گرانقیمتی پشت موتور شما وجود دارد. اگر باران شدید باعث لغزندگی جاده و جاذبه باعث لغزیدن شما شود و زمین بخورید، محموله آسیب میبیند. نتیجه زمین خوردن محموله، گیماور (Game Over) شدن است. در کنترلر پلیاستیشن 4 باید از دکمههای شوک برای حفظ تعادل استفاده کنید. اگر به سمت چپ در حال افتادن هستید باید با فشردن دکمه سمت چپ کنترلر تعادل خودتان را حفظ کند و بالعکس.
جاذبه تنها رقیب شما نیست
روند پیشرفت بازی خیلی کند و آرام است. رفتهرفته از موتور سیکلت به وانت و کامیون میرسید. هرچه وسیله نقلیه شما مطمئنتر باشد رساندن بار به مقصد اصلیش آسانتر میشود. البته این طرز تفکر خیلی درست نیست. تنها رقیب و مانع بین شما و مقصدتان جاذبه و لغزندگی زمین نیست. از آنجایی که محمولههای شما گرانقیمت هستند، اکثراوقات گروههای تروریستی قصد دارند از شما سرقت کنند. وقتی با موتور بار جابهجا میشوید خیلی قابل ردیابی و شناسایی نیستید. اما وقتی با کامیون و وانت بسته جابهجا میکنید آنها میتوانند خیلی ساده سم را ردیابی و مکانش را پیدا کنند.
ماجرای بیتیاس (BTS) را هم فراموش نکنید. آنها همیشه دردسرهای زیادی را برایتان درست میکنند. وقتی با تروریستها روبه رو میشوید بازی وارد قسمت اکشن خودش میشود. علاوهبر تمام اینها مسئله سوخت را فراموش نکنید. ممکن است وسط ناکجاآباد سوختتان تمام شود. در این مواقع باید وسیله نقلیه خودتان را فراموش کنید و پیاده به مسیر ادامه دهید تا موتور یا ماشین دیگری پیدا کنید. درکل روند پیشرفت و حرکت روبهجلو در این بازی بسیار سخت، کند و حتی خستهکنندهست. اینها مهمترین معایب بازی هستند و باعث کاهش چشمگیر مخاطبان شدهاند.
کسب اطلاعات، تاریخچه شهر
حین رساندن بستهها به مقاصد کمکم با مشتریها و سایر شخصیتهای بازی آشنا میشوید. از طریق صحبت با این افراد اطلاعات زیادی راجعبه شهر و تاریخچه آن کسب میکنید. متوجه میشوید که چه بلایی سر آمریکا آمده. ذات اصلی بیتیاس و روند شکلگیری آنها را کشف میکنید. درکنار صحبت با مردم و مشتریها یک سری کاتسین (Cutscene) هم در بازی وجود دارد. این کاتسینها در واقع نمایی از صحبتهای سم با شخصیتهایی اصلی بازی مثل فراجایل (Fragile)، هارتمن (Heartman) و دای هاردمن (Die-Hardman) هستند. یکسری ایمیل هم به شما ارسال میشود. از طریق خواندن این ایمیلها اطلاعات خوبی کسب میکنید. نهایتا بعد از جمعآوری اطلاعات کافی و کسب شناخت صحیح از دشمن میتوانید راهحلی برای اوضاع ناآرام کشور پیدا کنید.
ساخت سلاح با پرینتر سه بعدی
بازی بیشتر تمرکز خودش را روی نوزاد و گریههای او گذاشته و خیلی وارد جزئیات تهیه منابع و ساخت سلاح نشده است. میتوانید از طریق پرینترهای سهبعدی که در اختیار دارید هرچیزی بسازید؛ از نارنجک و سلاح گرفته تا تایر موتورسیکلت. سم بهعنوان انسانی که از مرگ برگشته قابلیتهای خاصی دارد. یکی از ویژگیهای بسیار مهم او سمی بودن خونش است. خون سم اگر به هر انسان دیگری برخورد کند میتواند کشنده باشد. بههمین دلیل دانشمندان از خون سم تعدادی نارنجک درست کردهاند. نام این نارنجکها شماره دو (Number Two) است.
حساسیتهای عجیب
المانهایی در بازی وجود دارند که نمادهای مشخصی از سبک بازیسازی هیدئو کوجیما هستند. یکی از این المانها اسامی عجیب شخصیتهاست که قبلتر ذکر شدند. المان دیگر شکستن دیوار چهارم است. بهطور معمول در بازیها، شخصیتها کار خودشان را انجام میدهند و بهنوعی صفحه نمایش دیواری بین شما و آنهاست. کاراکترهای بازی شخص شما را نمیبینند و با شما ارتباط برقرار نمیکنند. حالا فرض کنیم یک کاراکتر رو به صفحه بایستد و حرف بزند. مشخصا مخاطبش شما هستید و حالا دیوار چهارم شکسته. در این بازی بارها شاهد ارتباط مستیم سم و گیمر از طریق شکستن دیوار چهارم هستیم. نهایتا هم کوجیما علاقه شدیدی به خاص کردن شخصیتهایش دارد. او از طریق چند بیماری آلرژیطور و یک نوع خاص فوبیا شخصیت سم را بسیار جذابتر کرده است. سم به نور خورشید حساسیت دارد و وقتی مستقیما به آسمان برای چند ثانیه خیره میشود، ناخودآگاه اشک از چشمانش جاری میشود. همچنین او فوبیا تماس با انسانها را دارد و اصلا خوشش نمیآید که کسی بدنش را لمس کند.
نگاه کلی
بازی ویدئویی در انتظار مرگ (Death Stranding) اثری در ژانر اکشن و ماجراجوییست که در سال 2019 توسط هیدئو کوجیما ساخته شد. این بازی داستان مردی بهنام سم را روایت میکند که از دنیای بعد از مرگ بازگشته و دنبال نجات خواهرش و اتحاد دوباره کشور است. اتفاقات بازی در آیندهای دور و خیالی رقم میخورند. در جایی که مرز بین دنیای زندهها و مردگان شکسته شده و موجوداتی بهنام BTS به زمین حمله کردهاند. اگر دنبال بازیهایی اکشن با فضا و اتمسفری خاص هستید، بازی Death Stranding گزینه خوبیست.
منبع: The Verge