چه چیزی یک نفر را به قهرمان یا تبه‌کار تبدیل می‌کند؟ این تصمیم‌ها و خواسته‌ها هستند که شخصیت‌ما را می‌‌سازند و قهرمان داستان ما هم استثنا نیست. قهرمان این داستان زندگی ساده و فقیرانه‌ای دارد. اما افکار او آرزوها و خواسته‌هایش بزرگ‌اند و برای رسیدن به آرزوهایش خطرات و رنج‌های بسیار را تحمل می‌کند. اما همیشه برای رسیدن به خواسته‌ها و آرزوها قیمتی است که باید پرداخت شود. شما حاضرید بهای آرزوهایتان را بپردازید؟
در دسته‌بندی نقد و بررسی فیلم، می‌توانید انیمیشن‌های بیشتری پیدا کنید.
قلمرو خیال و افسانه
دلیل شهرت خیلی از فیلم‌ها، بازی‌ها و داستان‌های فانتزی شکلی است که جهان آن‌ها خلق شده است. ساختار خاص آن‌ها، پتانسیل شخصیت‌ها را بیرون می‌کشد و ما شاهد خلق اثری خارق‌العاده می‌شویم. به سه‌گانه ارباب حلقه‌ها (The Lord of the Rings) فکر کنید، هیجان انگیز نیست؟ فردو (Frodo)، هابیتی (Hobbit) جوان، مهربان و ساده است که از سرزمین‌های تاریک، دشت‌های خطرناک و دریاهای خروشان می‌گذرد تا برای نابودی حلقه به کوه موردور (Mordor) برسد. این جهان‌ها و شخصیت‌ها هستند که می‌توانند افسانه خودشان را بسازند. حال، این افسانه می‌تواند واقعی یا فانتزی باشد. هرچند که این موضوع درباره کتاب‌های خالق ویچر هم صدق می‌کند. بهترین قسمت داستان او درباره قهرمان اصلی‌اش یعنی گرالت (Geralt) از ریویا (Rivia) است. او یک ویچر است. نقش او را در سریال ویچر هنری کویل (Henry Cavill) بازی می‌کند.
درباره انیمیشن
انیمیشن ویچر: کابوس گرگ (The Witcher: Nightmare Of The Wolf) به کارگردانی کوانگ ایل هان (Kwang il han) سال 2021 ساخته شده است. ژانر این انیمیشن اکشن، ماجراجویی، درام، معمایی و فانتزی می‌باشد. این انیمیشن برگفته از رمانی با همین نام اثر آندژی ساپکوفسکی (Andrzej Sapkowski) است. قبلاً سریالی با همین نام را شرکت نتفلیکس (Netflix) در سال 2019 منتشر کرده است. سریال تقریباً هیچ ربطی به این انیمیشن ندارد. هدف آن بیشتر معرفی یکی از شخصیت‌هایی است که قرار است در فصل دوم دیده شود.
استادِ گرالت
این انیمیشن به داستان زندگی شخصیتی بهنام وزمیر (Vesemir) می‌پردازد. او استاد گرالت یعنی شخصیت اصلی سریال ویچر است. اولین ملاقات ما با وزمیر در جنگل‌های برفی قلمرو کیدوین (Kaedwen) است. او در آن‌جا به‌عنوان یک ویچر مامور می‌شود که هیولایی مرگبار را از بین ببرد. اما ویچرها چه کسانی هستند؟ آن‌ها مزدورانی هستند که برای شکار هیولاها استخدام می‌شوند و در عوض آن پول هنگفتی می‌گیرند.
از دنیای خون و خون‌ریزی فاصله بگیریم و به عصر حجر برویم، جایی‌که فوتبال اختراع می‌شود: بررسی انیمیشن Early Man
در همین حال، در شهر کیدوین در دادگاه سلطنتی بحثی میان بانو الیانا زربست (Lady Illyana Zerbst) و جادوگر تترا گیلکرست (Tetra Gilcrest) در گرفته است. یکی از این دو، موافق استفاده از ویچرها برای حل مسائل قلمرو است و دیگری، نه. اما دلیلش؛ ویچرها علارغم قدرت و مهارت، افرادی غیرقابل اعتماد، پست و فاسد هستند.در ادامه این ماجرا، قوایی به‌عنوان مخالفین و قوایی به‌عنوان موافقین شکل می‌گیرد.
روزی وزمیر به خاطر درگیری با افراد گارد سلطنتی دستگیر می‌شود و به زندان میافتد. او بافاصله کمی آزاد می‌شود. اما چطور؟ او تعهد می‌دهد با خاندان سلطنتی برای یافتن دلیل زیاد شدن هیولاها همکاری کند و هیولایی که مردم یک شهر را قتل‌عام کرده است بکشد. اما در اینجا یک شرط وجود دارد. او باید با تترا، زنی که مخالف ویچرها است راهی سفری برای فهمیدن حقیقت بشود. او در طی این سفر همراه با تترا متوجه حقایقی می‌شود که می‌تواند کل جامعه ویچرها و انسان‌ها را به جان یکدیگر بیندازد.
وزمیر کیست؟
وزمیر شخصیتی عجیب‌و‌غریب دارد. او در قلعه‌ای بهنام آرکی‌تاپ (Archetype) با سایر ویچرها زندگی می‌کند. در این قلعه از وزمیر به‌گرمی استقبال می‌شود. از نظر سایر ویچرها وزمیر شخصیتی دوست داشتنی و سرکش دارد. وزمیر به کسانی‌که به کمک او نیاز دارند کمک نمی‌کند مخصوصاً اگر پای پول وسط نباشد. او بهترین ویچر در میان دیگر ویچرها است و بیش‌ترین درآمد را در میان آن‌ها دارد. او در عین‌حال بسیار ولخرج است و از خرج کردن پول برای نوشیدنی، غذای خوب، حمام گرم و رختخوابی نرم لذت می‌برد. او ویچر بسیار خوبی است و از کارش لذت می‌برد. نگاهی ساده به مسیر قهرمان شدن و زندگی دارد. او شوق عجیبی برای تربیت ویچرهای جوان دارد. وزمیر دوست دارد به ویچرهای کوچک‌تر اصول زنده ماندن در دنیایی را یاد بدهد که در هیچ‌کجای آن به یک ویچر خوش‌آمد نمی‌گویند.
وزمیر در کودکی سختی‌های زیادی را پشت سر گذاشته است و همین از او فردی بی‌رحم و سرد ساخته است که در شروع انیمیشن می‌بینیم. او با هرکس جز افراد خاصی که در حلقه دوستان او قرار دارند رفتاری بسیار سرد و بی‌رحم دارد.
آرزوی عجیب یک جوان
روزی وزمیر به‌طور اتفاقی با ویچری به نام دگلن (Deglan) آشنا می‌شود و در اولین دیدار با دگلن شیفته زندگی ویچرها می‌شود. در آن روزگار ویچر شدن چیزی نبود که به‌راحتی از ذهن یک جوان کم‌سن‌وسال عبور کند. ویچرها افرادی ماهر و حرفه‌ای هستند. اما وجه خوبی بین مردن ندارند و از آن‌ها را به‌عنوان افرادی پست و خطرناک می‌شناسند. دلیلش هم رفتار ویچرهاست. آن‌ها دنبال مال‌‌اندوزی و عیاشی هستند. اما وزمیر با بقیه ویچرها تفاوتی جزئی دارد. او طرز تفکر و شخصیت خاصی که دارد. این‌ها از وزمیر شخصیتی سرگرم کننده، تماشایی و قدرتمند می‌سازد.
اگر به ماجراجویی‌های فانتزی علاقه دارید نقد و بررسی فیلم Little Joe را هم بخوانید.
کمی مبهم اما پر از خون
ده دقیقه اول انیمیشن می‌تواند برای کسانی که سریال ویچر را ندیده‌اند بسیار مبهم و گیج کننده باشد. چون خط داستان شکسته شده است. به علاوه، این انیمیشن پر از فلش‌بک است. یعنی مدام خاطراتی از گذشته شخصیت اصلی یادآوری می‌شود که خیلی کار جالبی نیست مخصوصاً در صحنه‌های بسیار حساس! فلش‌بک‌ها معمولاً طولانی هستند. وقتی تمام می‌شوند احتمالا یادتان رفته کجای داستان بودید.
روحیه حساسی دارید؟ پس این هشدار را جدی بگیرید. این انیمیشن پر از خون و خون‌ریزی است. آن‌قدر مقدار این خون‌ریزی‌ها زیاد می‌شود که ممکن است وسط داستان از دیدن ادامه آن صرف نظر کنید.
سخن آخر
کابوس گرگ انیمیشنی بسیار جذاب و سرگرم کننده است ولی همان‌طور که پیش‌تر گفتیم پر از خون‌و‌خون‌ریزی است که باعث می‌شود خیلی‌ها از دیدن آن صرف نظر کنند. با این‌حال این انیمیشن برای کسانی که ژانر فانتزی را می‌پسندند و عاشق دنبال کردن ماجراجویی‌های مختلف هستند می‌تواند انتخاب خوبی باشد.
منبع: Hollywood Reporter – AV Club
